معنی بحرکت واداشتن، تحریککردن، ازردن خراش سوزن، نقطه، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی خلیدن، باچیز نوکتیز فروکردن، خراش دادن، با سیخونک , سوزن)، خار، تیغ، نیش، سیخونک، الت ذکور، راست، شق هدف، منظور، نقطه نت موسیقی، چیزخراش دهنده(مثل نوک ,, معنی بحرکت واداشتن، تحریککردن، ازردن خراش سوزن، نقطه، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی خلیدن، باچیز نوکتیز فروکردن، خراش دادن، با سیخونک پ سوزن)، خار، تیغ، نیش، سیخونک، الت ذکور، راست، شق هدف، منظور، نقطه نت موسیقی، چیزخراش دهنده(مثل نوک پ, معنی fpclت mاbاaتj، تpcdllcbj، اxcbj ocاa smxj، jrzi، xok frbc scsmxj، [xء lm]l ]dxd ogdbj، fا]dx jmlتdx tcmlcbj، ocاa bاbj، fا sdomjl , smxj)، oاc، تdy، jda، sdomjl، اgت vlmc، cاsت، ar ibt، kj'mc، jrzi jت kmsdrd، ]dxocاa bijbi(keg jml ,, معنی اصطلاح بحرکت واداشتن، تحریککردن، ازردن خراش سوزن، نقطه، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی خلیدن، باچیز نوکتیز فروکردن، خراش دادن، با سیخونک , سوزن)، خار، تیغ، نیش، سیخونک، الت ذکور، راست، شق هدف، منظور، نقطه نت موسیقی، چیزخراش دهنده(مثل نوک ,, معادل بحرکت واداشتن، تحریککردن، ازردن خراش سوزن، نقطه، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی خلیدن، باچیز نوکتیز فروکردن، خراش دادن، با سیخونک , سوزن)، خار، تیغ، نیش، سیخونک، الت ذکور، راست، شق هدف، منظور، نقطه نت موسیقی، چیزخراش دهنده(مثل نوک ,, بحرکت واداشتن، تحریککردن، ازردن خراش سوزن، نقطه، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی خلیدن، باچیز نوکتیز فروکردن، خراش دادن، با سیخونک , سوزن)، خار، تیغ، نیش، سیخونک، الت ذکور، راست، شق هدف، منظور، نقطه نت موسیقی، چیزخراش دهنده(مثل نوک , چی میشه؟, بحرکت واداشتن، تحریککردن، ازردن خراش سوزن، نقطه، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی خلیدن، باچیز نوکتیز فروکردن، خراش دادن، با سیخونک , سوزن)، خار، تیغ، نیش، سیخونک، الت ذکور، راست، شق هدف، منظور، نقطه نت موسیقی، چیزخراش دهنده(مثل نوک , یعنی چی؟, بحرکت واداشتن، تحریککردن، ازردن خراش سوزن، نقطه، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی خلیدن، باچیز نوکتیز فروکردن، خراش دادن، با سیخونک , سوزن)، خار، تیغ، نیش، سیخونک، الت ذکور، راست، شق هدف، منظور، نقطه نت موسیقی، چیزخراش دهنده(مثل نوک , synonym, بحرکت واداشتن، تحریککردن، ازردن خراش سوزن، نقطه، زخم بقدر سرسوزن، جزء کوچک چیزی خلیدن، باچیز نوکتیز فروکردن، خراش دادن، با سیخونک , سوزن)، خار، تیغ، نیش، سیخونک، الت ذکور، راست، شق هدف، منظور، نقطه نت موسیقی، چیزخراش دهنده(مثل نوک , definition,